جدول جو
جدول جو

معنی چهارپهلو کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چهارپهلو کردن(کَ دَ)
چیزی را به صورت چهارپهلو درآوردن، چاق و فربه کردن. رجوع به چارپهلو کردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چارپهلو کردن
تصویر چارپهلو کردن
کنایه از چاق کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اَمْ گَ تَ)
کنایه است از چاق و فربه کردن. شکم انباشتن:
شکم ز خوان عطای تو چارپهلو کرد
اگر چه بود گرفتار جوع کلبی آز.
ابن یمین.
حرص را گر چه بود علت جوع کلبی
چارپهلو کند از خوان نوال تو شکم.
ابن یمین.
زود در گل می نشیند کشتی سنگین در آب
چارپهلو میکنی خود را از آب و نان چرا؟
صائب
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ / دِ شُ دَ)
بسیار خوردن و انباشتن شکم، فربه و تنومند شدن: گربه را شکم از نعمت او چهارپهلو شد. (مرزبان نامه) ، به پشت خوابیدن، کنایه از فربه و تنومند است. (یادداشت مؤلف). رجوع به چارپهلو شود
لغت نامه دهخدا